اختلالات اضطراب در کودکان (قسمت سوم)
امروز بخش آموزشی و پژوهشی سایت توت فرنگی با قسمت سوم و نهایی این مقاله در خدمت شما عزیزان است. در این مقاله با اختلالات اضطراب و دلایل، نشانه ها، درمان و نقش والدین در درمان این اختلالات آشنا خواهید شد.
دلایل اختلالات
متخصصین هنوز دلایل قاطعی برای این اختلالات پیدا نکرده اند. اما به نظر می رسد چندین مورد مانند ژنتیک، فعالیت های بیوشیمیایی مغز، پاسخ های جنگیدن-پرواز شدید، شرایط زندگی حاوی استرس و رفتارهای یادگرفته نقش مهمی را بازی می کنند.
در خانواده ای که یکی از اعضای آن دچار این اختلالات است، شانس دچارشدن کودک افزایش می یابد. این به دلیل وجود این ژن و اثر آن در شیمی مغز و ارتباط با مواد شیمیایی آن- انتقال دهنده های عصبی- است. اما قطعا همه کسانی که افرادی دچار به این اختلالات در خانواده دارند، به این اختلالات دچار نخواهند شد.
اتفاقاتی که در زندگی کودک افتاده یا می افتد می تواند زمینه ساز شروع یکی از اختلالات در حال و یا آینده کودک شود. از عمده ترین این دلایل میتوان به از دست دادن (مرگ یک عزیز، طلاق والدین) و رفت و آمد های زندگی (اسباب کشی به یک شهر جدید) اشاره کرد. همچنین کودکانی که در سنین پایین از آنها سوء استفاده جنسی شده باشد در مقابل این اختلالات آسیب پذیرتر خواهند بود.
بزرگ شدن در خانواده ای که در آن افراد همواره ترس و یا نگرانی دارند، به کودک می آموزد که دنیا را به چشم مکانی خطرناک نگاه کند. همچنین کودکی که در یک مکان واقعا خطرناک بزرگ شود (مثلا اگر خشونت و آزار بخشی از این محیط باشد) یاد میگیرد که همواره بترسد و یا انتظار بدترین اتفاق را داشته باشد.
علائم و نشانه های اختلالات اضطراب
بیشتر کودکانی که اضطراب را در شرایط خاص (مخصوصا آنهایی که آسیب هایی در گذشته داشته اند) تجربه کرده اند به اختلالات پیشرفته دچار نخواهند شد. آنهایی که دچار اختلال طولانی مدت هستند معمولا یکی از علائم زیر را از خود بروز می دهند:
- نگرانی بسیار شدید در بیشتر روزهای هفته و برای چند هفته
- مشکل خوابیدن در شب و یا طول روز
- خستگی شدید در ساعات کاری
- مشکلات تمرکز کردن
- تندمزاجی و عصبانیت
این مشکلات می تواند تک تک فعالیت های روزانه کودک را مخصوصا روزهای مدرسه، خوابیدن و خوردن را تحت الشعاع قراربدهد. همچنین معمول است که کودکان در مورد احساساتشون صحبت نکنند زیرا گمان می کنند دیگران (مخصوصا والدین آنها) آنها را درک نخواهندکرد. آنها می ترسند که مورد قضاوت قراربگیرند و یا برچسب “بچه بودن” و یا ضعیف بودن به آنها زده شود.
درمجموع دخترها بیشتر به بیان اضطراب ها و نگرانی های خود می پردازند. این به انزوا و فهم نادرست خیلی از کودکان می انجامد.
خبر خوب آن است که امروزه پزشکان این اختلالات را بهتر از گذشته شناخته و راه های درمان خوبی را پیدا و ساخته اند.
درمان اختلالات
این اختلالات را می توان با درمان های روانی و ذهنی حرفه ای درمان کرد. متخصص به نشانه ها نگاه کرده، نوع خاص اختلال را تشخیص داده و برنامه ای را برای درمان کودک ارائه می کند. معمولا یک درمان که با صحبت کردن است (درمان رفتاری شناختی – CBT) در این موارد استفاده می شود.
در این روش، کودک راه های جدیدی را برای تفکر، عمل کردن، مدیریت و کنار آمدن در مقابل وضعیت های عامل اضطراب امتحان می کند. متخصصین شرایط جدیدی را برای حمایت، راهنمایی و آموزش آنها مانند تمرینات ریلکس کردن ویا نفس کشیدن را فراهم می کنند. گاهی اوقات – نه همیشه – تجویز دارو نیز بخشی از درمان این اختلالات خواهدبود.
نقش والدین
بهترین راه برای کمک به فرزندان خود تایید وجود مشکل از طریق راهی که نشان دهد شما حامی آنها بوده و آنهارا قضاوت نمی کنید خواهد بود. از صمیم قلب و صادقانه در مورد نشانه های بیماری فرزندتان با او صحبت کرده و واقعا درک کنید که زندگی روزانه چطور تحت تاثیر این اختلالات قرارگرفته است. همچنین صحبت کردن با مربیان و معلمان او که در ارتباط نزدیک با او هستند نیز می تواند تاثیرگذار باشد.
همواره در راه درمان کودکتان مثبت اندیش و صبور باشید. گاهی اوقات در مورد استرس های خودتان و نحوه مقابله با آنها با کودکتان صحبت کنید. همواره به کودکتان یادآوری کنید که رفتن اضطراب و نگرانی خوشحالی و تفریح بیشتری را برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
کاملا مطمئن باشید با درمان صحیح و مناسب، کودک شما به این اضطراب غلبه خواهد کرد و نحوه مقابله با آن را در آینده خواهد آموخت.
ارسال نظر شما